1 مهر 1402

نشست‌ گفت‌وگو درباره کتاب: اخلاق در حوزه عمومی

نویسنده: مریم خانی

کتاب «اخلاق در حوزه عمومی؛ تأملی در باب ارزش‌ها و نهادهای دموکراتیک» نوشته «علی میرسپاسی» محور تازه‌ترین سلسله جلسه‌های سه‌شنبه‌های فصل سخن بود که عصر سه‌شنبه( ۴ بهمن‌ماه 1401) در کتاب‌فروشی اردیبهشت جهاد دانشگاهی واحد اصفهان برگزار شد.

زهرا امیری اسفرجانی، جامعه‌شناس و مدرس دانشگاه در این نشست با بیان اینکه اخلاق در حوزه عمومی به این موضوع برمی‌گردد که نهادهای جامعه در سلامت یا دچار بحران هستند، اظهار کرد: نویسنده کتاب «اخلاق در حوزه عمومی» معتقد است که در صورت سالم بودن نهادها، اخلاق عمومی پاس داشته شده و در صورت بحران در نهادها، اخلاق در حوزه عمومی ایجاد نشده است.

او ادامه داد: اگر بتوانیم امکان گفت‌وگو را در فضای عمومی جامعه فراهم کنیم، امید اجتماعی ایجاد می‌شود و این یعنی پیوستن افکار عمومی به یکدیگر و تلاش برای پیش بردن جامعه، حتی به‌اندازه یک گام.

امیری با بیان اینکه دموکراسی یک پروژه است که مستمراً تکامل پیدا می‌کند و به‌هیچ‌وجه امکان ایجاد یک‌شبه آن وجود ندارد، گفت: اگر مردم آرزوی داشتن سیاستمداران راست‌گو، نیک‌پندار و نیک‌کردار دارند که به دموکراسی باور داشته و آن را برای جامعه محقق کنند، باید بستر عمومی این باورها در جامعه فراهم باشد و مردم نیز به این‌ ارزش‌ها باور داشته باشند؛ به‌عبارت‌دیگر همان‌طور که دکتر بشیریه می‌نویسد حکومت‌ها حد وسط تفکر جامعه و میانگین جامعه را نمایندگی می‌کنند. اگر این میانگین تغییر کرد، رفتار حاکمان نیز تغییر می‌کند.

این مدرس دانشگاه افزود: کتاب «اخلاق در حوزه عمومی» با ذکر مثال‌هایی بیان می‌کند که اخلاق در حوزه عمومی پاس داشته نشده و نهادهایی که در دسترس ما هستند توسط خود مردم خراب می‌شوند و چون امکان و مهارت گفت‌وگو نیز وجود ندارد، فقط یأس و ناامیدی بازتولید می‌شود.

او ادامه داد: امید، مفهومی خلاق و بدیع است که مدام نو به نو می‌شود، اما امید، ماهیتی اجتماعی دارد، زیرا از نهادهای اجتماعی برمی‌آید و از فلسفه وام گرفته می‌شود. امید در این معنا امری اجتماعی است و از این لحاظ با جامعه‌شناسی فصل مشترک دارد. در حوزه امید اجتماعی نیز همچون جامعه‌شناسی، ما انسان را این‌جهانی می‌بینیم که عامل تغییر است و این تغییر را در حوزه روابط اجتماعی ایجاد می‌کند.

این جامعه‌شناس افزود: امید اجتماعی در بردارنده کنش است و به انسانِ متکی‌به‌خود و عامل تغییر بودن او اشاره دارد و تفاوت این مفهوم با امید در روان‌شناسی و الهیات نیز همین اعتقاد به تغییر است. به همین دلیل امید اجتماعی، به این مفهوم خاصیت رهایی بخشی دارد، از هر نوع  فرافکنی به دور و به‌شدت با دموکراسی نزدیک است و هدف اصلی آن حصول زندگی بهتر و شرافتمندانه برای انسان است.

امیری با بیان اینکه عملی بودن و استراتژی تغییر، دو ویژگی مفهوم امید اجتماعی است، اضافه کرد: مفهوم امید اجتماعی به انسان معمولی برای ایجاد تغییر در حد توان و ایجاد جامعه خوب کمک می‌کند و به دنبال ایجاد انسان متعالی و آرمانی نیست. لذا تغییر ذیل امید اجتماعی پروژه‌ای خلاق و با پروژه‌های اتوپیایی و غیرعملی مخالف است، به‌شدت اصلاح‌گرایانه و مصلحانه است، اصلاح و بهبود را ممکن می‌داند و در پی ایجاد جامعه معمولی با رعایت شرافت انسان است. در تعریف جان دیویی، امید اجتماعی ایمان به قدرت انسان و ارزش‌های دموکراتیک است.

این مدرس دانشگاه و جامعه‌شناس با اشاره به تعریف امید اجتماعی، اظهار کرد: امید اجتماعی، کنشی آگاهانه و هدفمند برای ایجاد تغییر در جهت دستیابی به آرزوی پیشرفت با استفاده از هدف‌گذاری، برنامه‌ریزی، تلاشگری و مسئولیت‌پذیری است. مسئولیت ساخت جامعه را بر عهده انسان می‌گذارد و ازاین‌جهت به‌شدت اخلاقی است، زیرا انسان را در جامعه، مسئول می‌داند و نه بی‌اختیار و بی‌تأثیر. رورتی معتقد است که امید اجتماعی، خلق آینده است؛ یعنی اعضای یک جامعه‌ سناریوها و داستان پیشرفت خود را می‌نویسند تا جامعه را به نقطه‌ مطلوبی در آینده برسانند و این فقط از طریق گفت‌وگو به‌ویژه گفت‌وگو درباره مهم‌ترین چالش‌ها و مسائل جامعه امکان‌پذیر می‌شود.

امیری افزود: در حوزه خصوصی افراد نیاز به گفت‌وگو با سایر شهروندان ندارند، بنابراین گفت‌وگو و تصمیم‌گیری آسان‌تر است؛ اما برای حل مسئله اجتماعی فرایند گفت‌وگوی دموکراتیک نیاز است. در مورد ایران در دو کلان روایت سنت و مدرنیته همواره در ۱۰۰ سال اخیر درگیر ستیز و دشمنی بوده‌اند، مسائل آن‌ها اساساً متفاوت بوده و به همین دلیل امید اجتماعی اصولاً در جامعه شکل نمی‌گیرد و درنتیجه مهم‌ترین مسئله و چالش جامعه ایران در ۱۰۰ سال اخیر دستیابی به دموکراسی یا حفظ و تحکیم دموکراسی بوده است.

او با بیان اینکه امید اجتماعی یک فضیلت اخلاقی است که افراد جامعه وظیفه‌دارند در آن مشارکت کنند، تأکید کرد: حتی اگر این مشارکت به نتیجه نرسد، درهرصورت حضور انسان در این فرایند، او را به عاملیت خود نزدیک می‌کند. درواقع امید اجتماعی ابتدا در سطح خرد شکل می‌گیرد یعنی افراد، باتوجه به اینکه جامعه و خانواده چه منابع، فرصت‌ها و امکاناتی را در اختیار آن‌ها قرار می‌دهد اهداف و فعالیت‌هایی را در نظر گرفته و برای رسیدن به آن برنامه‌ریزی می‌کنند، در این بخش به خاطر روشن بودن اهداف و نزدیک بودن افراد مورد گفت‌وگو، پروسه راحت‌تر طی می‌شود. تا این سطح امید اجتماعی دستاوردی فردی است که با دستیابی به آن، فرد به عاملیت خود نزدیک می‌شود و به این باور می‌رسد که ساختارهای اجتماعی نیز امکان تغییر آرام‌آرام دارند، به همین دلیل فرد شروع به برنامه‌ریزی و هدف‌گذاری برای ایجاد تغییر در جامعه می‌کند.

این مدرس دانشگاه با اشاره به لزوم رسیدن افراد جامعه به توافق بین‌الاذهانی برای نوشتن داستان جامعه، تصریح کرد: اکثریت ما در گفت‌وگوی اجتماعی مهارت نداریم، نمی‌توانیم عقیده مخالف خود را تحمل‌کنیم، درصورتی‌که اگر جامعه بتوانند پیوند بخورند و سناریو پیشرفت اجتماعی را بنویسند، امید اجتماعی به‌مثابه دستاورد اجتماعی ایجاد و فرد تبدیل به شهروند می‌شود.

امیری همچنین به نقدهای واردشده به رورتی برای بیان مفهوم امید اجتماعی اشاره کرد و گفت: منتقدان می‌گویند رورتی این مفهوم را معطوف به جامعه آمریکا تئوریزه کرده است، درحالی‌که امید اجتماعی و دموکراسی باید در کل جهان ایجاد شود وگرنه همین امید که در گوشه‌ای از دنیا وجود دارد، به خوشه‌های خشم تبدیل می‌شود و ضد خود را تولید می‌کند. درحالی‌که اگر جامعه‌ای سناریوی خوش‌بینانه بنویسد و کنش روبه‌جلو داشته باشد و به پیشرفت برسد، عاملیت بیشتری پیدا می‌کند تا بتواند این سناریو را برای کل دنیا نیز طراحی کند و جهان بهتری بسازد و فعالین حقوق بشر و حقوق زنان که به شکل جهانی فعالیت می‌کنند، افرادی هستند که در عاملیت از سطح میانه حرکت می‌کنند و به سطح سوم می‌رسد.

او تأکید کرد: رورتی معتقد به گفت‌وگو است، او اعتقاد دارد افرادی که امید به بهبود ندارند اصلاً نمی‌توانند در این پروسه شرکت کنند. ما در طول ۱۰۰ سال اخیر در پی تحقق دموکراسی حکومت‌دارانه بوده‌ایم و هیچ‌گاه کسی فکر نکرد که چرا بعد از تمام آن مسیرها به آن دسترسی پیدا نکرده‌ایم. ما مسیر را اشتباه رفتیم، زیرا ما باید به دنبال دموکراسی به‌مثابه شیوه‌ای برای زندگی باشیم به عبارتی، شهروندان باید دموکراتیک باشند تا جامعه و ساختارهای آن دموکراتیک شوند، چراکه محال است که در جامعه‌ای مردم دموکراتیک نباشند و دموکراسی در آن شکل بگیرد.

این جامعه‌شناس اضافه کرد: ارزش‌های دموکراتیک مثل احترام به تکثر، رواداری، تحمل مخالف و…باید درونی شوند، زیرا وقتی به این ارزش‌ها باور داشته باشیم و برای ما درونی شود، کنش ما به کنش دموکراتیک تبدیل می‌شود و با پیوست و انباشت کنش‌های دموکراتیک، ساختار دموکراتیک ایجاد می‌شود و ساختارها نیز می‌توانند دموکراسی را حاکم کنند در خلال این کنش‌ها چیزی شکل می‌گیرد که نام آن را دموکراسی گفت‌وگویی گذاشته‌اند.

منبع: خبرگزاری ایسنا اصفهان