مدیریت شهری شامل مجموعه تصمیمات و فرآیندهایی است که به اقدامات عملی و مؤثر برای شهر و جامعه شهری میانجامد. این اقدامات بر پایه مکانیسمهای پیچیده، فرآیندها، روابط و نهادهایی قرار دارد که از طریق آن شهروندان و گروههای مختلف به دنبال کسب منافع، اعمال حقوق و تعهدات خود هستند. در دوره معاصر، در عرصه مدیریت شهری با گذر از نظریه بخشی (کالبدی) و برنامهریزی جامع سنتی، اهمیت نظریههای مربوط به مشارکت بیش از پیش مورد توجه قرار گرفتهاست. در این راستا توسعههای شهری که با هدف ایجاد منفعت عمومی صورت میپذیرد گاهی به ایجاد تضاد بین اهداف و نتایج مورد قبول گروههای مختلف منجر شده و باعث انواع تعارضات میشود. در این بین، مدیریت تعارضات، هسته مرکزی برنامهریزی و مدیریت شهری میگردد.
مدیریت تعارضات به مجموعه سازوکارهایی اطلاق میشود که به حمایت از ابعاد سازنده و کاهش وجوه مخرب ناشی از تعارضات میپردازد و به نوعی در پی به حداکثر رساندن مزایا و به حداقل رساندن هزینههای ناشی از اقدامات است تا راهی مناسب برای پاسخ دادن به چالشهای مربوط به مشارکت بخشهای مختلف در فرایند تحقق پذیری برنامه ارائه دهد. مدلهای جدید مدیریت تعارضات اعم از مدل مشارکت عمومی خصوصی در توسعههای شهری و مدل مشارکت عمومی و خصوصی و مردمی(مدل شراکت) است. مدل شراکت یک مفهوم نسبتا جدید است که برای افزایش بکارگیری بازیگران خارج از بخش عمومی به دنبال راهی برای پاسخ دادن به چالشهای مشارکت بخشهای دولتی- خصوصی با تقویت جایگاه مشارکت مردمی در برنامهریزی است. در این مدل، هدف اضافه کردن گروه «مردم» (شهروندان و سازمانهای غیردولتی و مردم نهاد) به مشارکت بخش عمومی و خصوصی برای افزایش شفافیت و پاسخگویی مردمسالارانه است، که به طور مؤثرتر از دانش شهروندان استفاده میکند و به خلق محیطها و خدمات بهتر در پاسخ به نیازهای آنان میپردازد.
راهبرد اصلی مدل ایجاد دیدگاه مشترک بین گروههای درگیر در هر پروژه است، زیرا لحاظ نمودن منافع چندین بازیگر در یک فرآیند چالش بزرگی در تدوین برنامه است. افزون بر این، فرآیندهای توسعه شهری که بر اساس رویکرد شکل میگیرند، توانایی پاسخ دادن به عدم شفافیت و مشروعیت برنامه که یکی از چالشهای اصلی مدیریت شهری است را دارا هستند. در بسیاری از موارد، بازیگران بخش خصوصی و مردمی در فرآیندهای جداگانه گنجانده میشوند، اما روشهای مختلف پتانسیل زیادی برای پر کردن شکاف میان شراکت و مشارکت دارد و با هدف کوتاه شدن فاصله زمانی بین برنامهریزی و اجرا میتواند بازدهی اقتصادی و زمانی را بهبود بخشد و اطمینان از مشارکت آزاد بخش عمومی با بهرهگیری از دیدگاههای شهروندان در ایجاد چشم اندازهای مطلوب همراه با مسئولان، مالکان و توسعهدهندگان را فراهم آورد. مزایای شراکت بخش خصوصی اعم از اعتباربخشی و سودآوری، و همچنین مزایای شراکت همه بخشها، به اشتراک گذاری هزینهها، تقبل ریسک پروژهها و نوآوری است که باعث انگیزه بخشی به بازیگران دیگر برای مشارکت میشود.
از آنجا که شهرداری اصفهان در برنامه جدید این شهر تحت عنوان «برنامه جامع شهر اصفهان» به دنبال بکارگیری مفهوم مشارکت در تهیه طرح های شهری است، امید است با شناسایی کنشگران مختلف شهری در همه بخش های عمومی، خصوصی، گروههای مردمی و سازمانهای مردمنهاد، قدم جدیدی در تحقق مفهوم شراکت عمومی خصوصی مردمی در طرحهای توسعه شهری برداشته و اصفهان را در این گام، الگوی دیگر شهرهای ایران قرار دهد.