از یک فروشگاه کوچک محلی گرفته تا شرکتهای چندملیتی همهوهمه از داده استفاده میکنند و تمامی ارگانها به یکدیگر کمک میکنند تا بهصورت تصاعدی رشد کنند. شاید برخی دادهها بیمعنا و یا غیرکاربردی به نظر برسند؛ اما حتی کوچکترین و بیضررترین جزئیات میتواند معادل دادههای مهم باشد، مانند سوابق فروش، دانلودها و بازدید از وبسایتها. تمامی این دادهها میتوانند به صورتی طبقهبندی شوند که باعث شکلگیری پایگاه اطلاعاتی شوند که در نهایت منجر به ایجاد درک درستی از روند پیشروی یا پسروی (در هر مقیاسی) شوند، بنابراین، این سؤال مطرح میشود که داده دقیقاً چیست؟
دادهها به عنوان مجموعهای از حقایق یا آمار تکی تعریف میشوند، آنها میتوانند به شکل متن، مشاهدات، شکل، تصاویر، اعداد، نمودارها یا نمادها استفاده شوند. برای مثال، دادهها ممکن است شامل قیمتها، وزنها، آدرسها، سن، نامها، دما، تاریخها یا مسافتها باشند که در اشکال و نیازهای مختلف و با استفاده از نرمافزارهای تخصصی هر نوع تحلیل استفاده میشوند. دادهها شکل خامی از دانشاند که معمولاً بهخودیخود هیچگونه اهمیت یا هدفی ندارند. بهعبارتدیگر، شما باید دادهها را تفسیر کنید تا معنادار باشند. دادهها میتوانند ساده به نظر برسند و حتی ممکن است تا زمانی که تجزیهوتحلیل، سازماندهی و تفسیر نشوند، بیفایده به نظر برسند(Galbraith, 2023).
در سال 2006، کلایو هامبی[1] – ریاضیدان و کارآفرین بریتانیایی – عبارت – Data is the new oil- «دادهها نفت جدید است» را در مورد در دسترس بودن هر دو منبع ابداع کرد: نه نفت و نه دادهها در حالت خام ارزشمند نیستند، بلکه ارزش زمانی به دست میآید که به سرعت، کامل و دقیق جمع آوری شده و به سایر دادههای مرتبط متصل شود. استراتژیستها با داشتن دادهها و تحلیل آنها، بیوقفه تصمیمات و سیاستگذاریهای خود را پیادهسازی میکند، بنابراین داشتن دادههای خوب به عنوان توجیهی انکارناپذیر برای یک تصمیم عمل میکنند و به تصمیمسازان و تصمیمگیران اجازه میدهد بگویند: «ما x را به خاطر y انجام دادیم»، در واقع استفاده از دادهها استراتژیستها را قادر میسازد تا براساس حقایق ارائه شده توسط دادهها تصمیمات کم خطرتر اتخاذ کنند، همچنین با تجزیه و تحلیل دادهها استراتژیستها میتوانند دیدگاهی از بالا به پایین داشته باشند که میتواند نقاط ضعف، موانع یا نواقص را در فرآیندها برجسته کند و در عین حال به طور بالقوه به سادهسازی فرآیندهایی با عملکرد بالا کمک کند.
در مورد اهمیت دادهها در عصر مدرن هیچ شکی وجود ندارد که داده یک دارایی «حیاتی» است، همچنین تأثیر داده بر توسعه و برنامهریزی بسیار عمیق و گسترده است و فرصتهای بیسابقهای را برای ایجاد فرایندهای کارآمد و پایدارتر ارائه میدهد. بااینحال، ضروری است که چالشها را مسئولانه بررسی کنیم و اطمینان یابیم که مزایای برخورداری از دادههای طبقهبندی شده برای تمام بخشهای جامعه، بهویژه شهرها قابلدسترسی است. همانطور که به جلو میرویم، ادغام هوشمند دادهها در برنامهریزی همچنان یک محرک کلیدی در تکامل عصر هوشمند خواهد بود.
[1] Clive Humby
یادداشت از شقایق نصیری-پژوهشگر