آیا میتوان زندگی خوبی در خاورمیانه داشت و با آرامش و خوشدلی در این خطّه پرآشوبِ جهان زندگی کرد؟ این یک سؤال بنیادی است که در کتاب «راهنمای رستگاری در جابلقا» مطرح میشود، کتابی که محور یکی دیگر از نشستهای شهرتاب قرار گرفت.
احسان کاظمی، نویسنده، مترجم و روانشناس در یازدهمین نشست شهرتاب از سلسله نشستهای طرح ملی فصل سخن که با محور گفتوگو درباره کتاب «رستگاری در جابلقا» بعد از ظهر سهشنبه (۴ تیرماه 1401) در کتابفروشی اردیبهشت جهاد دانشگاهی برگزار شد، گفت: کتاب مثل جعبهابزاری است که درباره همه موضوعات صحبت میکند و همین ویژگی از آن کلاس درسی ساخته که میتوان با آن تمرین گفتوگو کرد تا آداب گفتوگو و بحث و تاب آوری در جمع را یاد بگیریم.
او ادامه داد: مقصود از این جلسه نه معرفی کتاب «راهنمای رستگاری در جابلقا» است و نه نقد آن، بلکه هدف این است که کتاب دستمایه گفتوگو قرار گیرد، بسط موضوعی و مفهومی داده شود و از دل آن اندیشهها و ایدههای نو خلق و تبادل شود.
این نویسنده، مترجم و روانشناس با بیان اینکه کتاب «راهنمای رستگاری در جابلقا» در هفت فصل و ۲۷۲ صفحه نگاشته شده، اضافه کرد: فصلهای این کتاب مثل قطعات پازلی هستند که اشتباهاً کنار یکدیگر قرارگرفته و تصویر کاملی که مورد ادعای کتاب است ارائه نمیشود و به نظر میرسد نویسنده نیز با زیرکی از پاسخ به سؤالاتی که طرح کرده فرار میکند.
کاظمی درباره چیستی و کجایی جابلقا گفت: جابلقا مکانی فرضی و اسطورهای در مقابل جابلسا است که یکی در غرب و دیگری در شرق قرار دارد، بنابراین جابلقا جایی نیست که بتوان دید و بررسی کرد که آیا نمونهای از خاورمیانه با همان احوالات است یا نه؟ ولی از نظر من بهعنوان یک روانشناس، مهمترین ادعای این کتاب درباره خودیاری و راهنمایی برای رسیدن به خوشدلی و رضایت است.
او با بیان اینکه رستگاری مفهومی آن جهانی است، افزود: رستگار شدن، موضوعی مثل معدل آخر ترم است، اما درباره خودیاری باید راهکار مشخصی ارائه دهد. واژه خوشدلی نیز مفهومی نادر و کمیاب است و کمتر مورداستفاده قرار میگیرد، درباره رضایت هم نسخه واحد ندارد و البته کتاب «راهنمای رستگاری در جابلقا» هم درباره آن حرفی نمیزند.
این مشاور و پژوهشگر تصریح کرد: کتاب «راهنمای رستگاری در جابلقا» درباره دنیای واپسمانده و بیثباتی صحبت میکند و در صحبت از همه آنها نگاهی به خاورمیانه دارد و در فصل سوم به خوشبختی در خاورمیانه میپردازد و در فصلهای بعد درباره مهاجرت و آگاهی انسان خاورمیانه، رسانه و رستگاری میپردازد و درنهایت هم آب پاکی را روی دست مخاطب میریزد که انسان در خاورمیانه حداقل به این زودیها به رستگاری نمیرسد و ما هم باید بگوییم که قرار نیست با مطالعه این کتاب به رستگاری برسیم.
کاظمی یادآور شد: بهعنوان یک مشاور، زیاد این جملهها را میشنوم که ایکاش در جای دیگری به دنیا آمده بودم یا کاش خانوادهای دیگر داشتم، اما چقدر دغدغه انسان امروز باید رضایت، خوشدلی و خوشبختی باشد؟ مگر نه اینکه زندگی در ذات خود همهچیز دارد؟ چقدر پاک کردنِ زندگی مثل سبزی و جدا کردن چیزی از چیزهای دیگر برای رسیدن به رضایت درست است؟ آیا اساساً خوشبختی مفهومی شخصی است یا چیزی مرتبط با محیط است؟
در ادامه این نشست، یکی از مخاطبان حاضر در جلسه، خوشبختی را مفهومی مرتبط با محیط معنا کرد و از مهاجرت بهعنوان عامل مهمی در افزایش خوشبختی و رضایت یاد کرد. او با مقایسه کوتاه بین کشوهای مختلف چنین نتیجه گرفت که مهاجرت میتواند آدمی را به خوشبختی و رضایت بیشتری برساند، اما مخاطب دیگر، از خوشبختی بهعنوان مفهومی درونی یاد کرد که بیش از محیط به فرد مرتبط است و مخاطب دیگر ضمن تأیید اینکه خوشبختی احساسی درونی است، بیان کرد که هرکس میتواند تعبیر و تفسیر متفاوتی از خوشبختی داشته باشد.
اما احسان کاظمی با بیان اینکه مقایسه، کاهنده خوشبختی است، تصریح کرد: ما ایرانیان ذهن مقایسهگر و عادت به مقایسه داریم که همین عادت رضایت ما از زندگی و امیدواری ما را کاهش میدهد.
این نویسنده و مترجم سپس از مخاطبان این جلسه پرسید: آیا رضایت به امیدواری گرهخورده و امیدواری در افزایش رضایت مؤثر است؟ امیدواری چیست و ما چقدر این روزها امید را از خود و دیگران را کم میکنیم؟
بیشتر حاضران در این جلسه در پاسخ به این پرسش معتقد بودند که این روزها هم جامعه و اخبار و وقایع و هم خودِ ما با کنشهای کوچک و بزرگ امید را در یکدیگر میکشیم و برای این موضوع باید از یکسو در ارتباط با خود و رسانه بازنگری کنیم و از سوی دیگر به معنا و عمق مفاهیم توجه کرده و آنها را تنزل ندهیم.
کاظمی با اشاره به لزوم توجه دقیق به مفاهیم و پرهیز از تنزل آنها گفت: امروز رسانهها نقش مهمی در تنزل مفاهیم و فهم اشتباه ما از آنها نقش دارند و همین مسئله امید را در سطح اجتماعی کاهش میدهد.
همچنین محمدرضا رهبری؛ سرپرست معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی واحد اصفهان نیز که در جلسه حضور داشت، اظهار کرد: امروز نمیتوان نسخه واحدی به همه افراد توصیه کرد، اما هنوز هم جای امیدواری هست و اتفاقات خوبی میافتد. این به معنای توجه نکردن به مشکلات نیست، اما همچنان امیدواری، مسیر تحقق اتفاقات بهتر است.
یکی از مخاطبان نیز گفت: من فکر میکنم جغرافیای اصلی نویسنده این کتاب، ایران است اما او رِندانه از خاورمیانه حرف میزند تا از عواقب احتمالی پیشگیری کرده باشد. او در این کتاب برای زندگی در خاورمیانه توصیه به رِندی میکند و خودش هم این توصیه را در کتاب بهکار گرفته است، خود را در پرسشهای خود گیر نمیاندازد و از ارائه راهکار طفره میرود.
رهبری نیز در این باره گفت: ما به دنبال دریافت توصیه از این کتاب نیستیم، بلکه دلیل انتخاب کتاب «راهنمای رستگاری در جابلقا» این بود که این کتاب، بهانهای برای صحبت از وضعیت فعلی ما و جامعه را فراهم میکرد.
در پایان این نشست یکی دیگر از مخاطبان با بیان اینکه برای خوشبختی به اتفاق و حادثه بزرگی نیاز نیست، گفت: بهبود اوضاع و خوشبختی از همین کنشهای کوچک، از انجام وظایف ساده و بدیهی شهروندی و از احترام به یکدیگر شروع میشود و به درونگری عمیق و راهِ دور رفتن نیاز نیست. ما اگر همین کنشهای ساده را درونی کرده و به وظیفه انسانی عمل کنیم اتفاقهای خوبی میافتد.
منبع: خبرگزاری ایسنا اصفهان