13 تیر 1404

نقش تعاملات بین‌المللی در احیای صنعت گردشگری ایران

6 اردیبهشت 1404

ریحانه سادات سجادی

یادداشت از مجید فرهادی- دکتری گردشگری: در دنیای امروز، گردشگری به فراتر از یک فعالیت اقتصادی یا تفریحی تبدیل شده است و اکنون به عنوان یکی از ارکان دیپلماسی عمومی شناخته می‌شود. این حوزه نه تنها ابزاری برای ترمیم تصویر بین‌المللی کشورهاست، بلکه بستری مناسب برای تبادل فرهنگی و تعاملات بین‌المللی میان ملت‌ها فراهم می‌آورد. ایران با تاریخ، فرهنگ و تمدن بسیار غنی خود پتانسیل عظیمی دارد تا از طریق گردشگری به جایگاه مناسب‌تری در سطح جهانی دست یابد. دستیابی به این هدف بدون شک نیازمند تقویت روابط خارجی، حفظ ثبات سیاسی و دستیابی به توافقات بین‌المللی است.

یکی از مهم‌ترین نقاط تحولی که می‌توان به آن اشاره کرد، توافق برجام یا برنامه جامع اقدام مشترک است که در تیرماه ۱۳۹۴ بین ایران و گروه کشورهای ۱+۵ به امضا رسید. این توافق، امیدهایی را برای صنعت گردشگری کشور ایجاد کرد. با این حال، بدعهدی اروپاییان و خروج یکجانبه ایالات متحده آمریکا از برجام، پیامدهایی را به دنبال داشت که بر صنعت گردشگری تاثیرگذار بود.

برجام و تاثیر آن بر صنعت گردشگری

توافق برجام در تیرماه ۱۳۹۴ (ژوئیه ۲۰۱۵)، آغازگر فصلی نوین در تعاملات بین‌المللی ایران بود؛ فصلی که پیامدهای آن به‌ویژه در حوزه گردشگری، به‌شکل ملموسی احساس شد. با کاهش تحریم‌ها، بازگشت تدریجی اعتماد جهانی و تسهیل روابط دیپلماتیک، صنعت گردشگری ایران در مدت کوتاهی جان تازه‌ای گرفت و مسیر رشد را پیمود.

در این دوره، ورود گردشگران خارجی با شیبی قابل‌توجه افزایش یافت؛ چنان‌که آمارها نشان می‌دهند تعداد گردشگران از ۴.۸ میلیون نفر در سال ۲۰۱۴ به حدود ۶ میلیون نفر در سال ۲۰۱۷ رسید. همزمان، شرکت‌های هواپیمایی معتبر اروپایی نظیر بریتیش ایرویز، ایرفرانس و KLM پس از سال‌ها توقف، پروازهای مستقیم خود به تهران را از سر گرفتند؛ نشانه‌ای روشن از بازگشت ایران به نقشه گردشگری جهان.

در پی این تحول، سرمایه‌گذاران بین‌المللی نیز نگاه خود را متوجه بازار گردشگری ایران کردند. برندهایی معروفی که برای ساخت هتل و مراکز اقامتی در شهرهای اصلی گردشگری همچون تهران، اصفهان و شیراز وارد مذاکره شدند. این روند با حمایت‌های دولتی در قالب بسته‌های تشویقی، از جمله ارائه تسهیلات از محل صندوق توسعه ملی، بیش از پیش تقویت شد.

افزون بر این، توسعه زیرساخت‌های گردشگری به‌صورت جدی در دستور کار قرار گرفت. پروژه‌های نوسازی ناوگان هوایی کلید خورد، مذاکرات برای خرید هواپیماهای جدید از شرکت‌هایی چون بوئینگ و ایرباس آغاز شد و در کنار آن، صدور ویزا تسهیل گردید؛ به‌گونه‌ای که اتباع امکان دریافت ویزای فرودگاهی ۹۰ روزه را به‌دست آوردند.

در نهایت، آنچه شاید از همه مهم‌تر بود، بهبود چشم‌گیر تصویر ایران در نگاه جهانیان بود. ایران‌هراسی که سال‌ها رسانه‌های غربی آن را تغذیه کرده بودند، به تدریج کم رنگ‌تر می‌شد و جای خود را به کنجکاوی گردشگران فرهنگی و تاریخی از اروپا، استرالیا و آمریکای شمالی داد. این چرخش ذهنی، زمینه‌ساز بازتعریف برند ملی ایران به‌عنوان مقصدی امن، اصیل و پررمزوراز در عرصه گردشگری جهانی شد. اما این مسئله دیری نپاید که با خروج آمریکا از برجام و تلاش‌های مجدد غرب برای انزوای ایران رو به پایان رفت.

خروج آمریکا از برجام و تاثیر آن بر صنعت گردشگری ایران

در اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۹۷، ایالات متحده آمریکا به ریاست دونالد ترامپ به‌طور یک‌جانبه از توافق برجام خارج شد. این اقدام که بازتاب گسترده‌ای در نظام بین‌الملل داشت، نه‌تنها موجب اختلال در مسیر تعاملات اقتصادی و سیاسی ایران شد، بلکه یکی از مهم‌ترین و نوپاترین صنایع کشور، یعنی گردشگری را نیز با چالش‌های جدی مواجه ساخت.

نخستین و مهم‌ترین پیامد این تصمیم، کاهش چشمگیر در ورود گردشگران خارجی بود. آمارها حاکی از آن است که تنها در سال نخست پس از خروج آمریکا، تعداد گردشگران خارجی ورودی به ایران حدود ۱۵ درصد کاهش یافت. لغو گسترده تورهای ورودی، به‌ویژه از مبدأ کشورهای غربی همچون ایالات متحده، بریتانیا و اتحادیه اروپا، گواهی بر این واقعیت بود که فضای بی‌اعتمادی دوباره بر بازار گردشگری ایران سایه افکند.

همزمان، فشارهای روانی و تبلیغات رسانه‌ای علیه ایران شدت گرفت. رسانه‌های بین‌المللی بار دیگر تصویر ایران را به‌عنوان مقصدی پرخطر و نامطمئن در افکار عمومی بازتولید کردند. بسیاری از گردشگران نگران آن بودند که سفر به ایران و ثبت مهر ورود در گذرنامه‌شان، مانعی برای ورود آینده آن‌ها به آمریکا شود. در چنین فضایی، پلتفرم‌های جهانی همچونTripAdvisor و Booking.com  نیز اطلاعات مربوط به مقاصد گردشگری ایران را حذف یا به‌شدت محدود کردند که خود به تضعیف برند ملی ایران در عرصه گردشگری بین‌المللی انجامید.

از سوی دیگر، تحریم‌های بانکی و مالی نیز عملاً تعاملات مالی گردشگری را فلج کرد. انتظار می‌رفت که برجام امیدی برای گشایش در تعاملات بانکی و مالی ایجاد کند ولی عملا با خروج از برجام گردشگران خارجی به خدمات ساده‌ای نظیر پرداخت با کارت اعتباری، رزرو آنلاین هتل یا تبادل ارزی ایمن دسترسی نداشتند. تورگردانان خارجی نیز تواناییی انتقال وجوه به شرکت‌های ایرانی نداشتند. این اختلال در نظام مالی، تجربه سفر به ایران را دشوار، پرهزینه و پرمخاطره ساخت.

در کنار این عوامل، پروژه‌های سرمایه‌گذاری در حوزه گردشگری نیز یکی پس از دیگری متوقف شدند. شرکت‌های بین‌المللی که پیش‌تر برای توسعه هتل‌ها، نوسازی ناوگان حمل‌ونقل و ورود به بازار گردشگری ایران اعلام آمادگی کرده بودند، در واکنش به فضای نامطمئن، از پروژه‌ها عقب‌نشینی کردند. ساخت هتل‌های زنجیره‌ای متوقف و قراردادهای خرید هواپیماهای جدید لغو شد که همه اینها نشان‌دهنده اثر فوری و منفی این خروج بر زیرساخت‌های در حال توسعه گردشگری بود.

در مجموع، خروج آمریکا از برجام ضربه‌ای چندلایه به صنعت گردشگری ایران وارد کرد؛ صنعتی که به‌شدت به ثبات، اعتماد و تعاملات بین‌المللی وابسته است. آنچه در دوره کوتاه پسابرجام با امید و تلاش بنیان گذاشته شده بود، در پی این تصمیم سیاسی، وارد مرحله‌ای از رکود و بی‌ثباتی شد که آثار آن همچنان ادامه دارد.

مذاکرات مسقط؛ گشایشی برای صنعت گردشگری ایران

مذاکرات اخیر که در پایتخت عمان، مسقط، برگزار شده‌اند، از منظر دیپلماسی اقتصادی، حامل نشانه‌هایی از گشایش تدریجی در فضای بین‌المللی ایران هستند. این تحولات، در صورت تداوم و رسیدن به نتایج عملی که حاصل منافع ایران باشد، می‌توانند تأثیر قابل‌توجهی بر بخش‌های مختلف اقتصاد کشور، به‌ویژه صنعت گردشگری، داشته باشند؛ صنعتی که به‌طور مستقیم به ثبات سیاسی، تعاملات جهانی و تصویر بین‌المللی کشور وابسته است.

توافقی خوب است که بتواند مشکلات و چالش‌های ایران را رفع کند از جمله مشکلاتی که باید رفع شود، رفع محدودیت‌های مالی و بانکی است. اتصال مجدد به سامانه‌های بین‌المللی نقل‌وانتقال پول، صدور کارت‌های پرداخت بین‌المللی برای گردشگران و تسهیل پرداخت‌های الکترونیکی، از جمله عواملی هستند که می‌توانند تجربه سفر به ایران را برای گردشگران خارجی ساده‌تر و مطمئن‌تر سازند. این تحول زیرساختی، به‌تنهایی قادر است جریان ورود گردشگر را تقویت کند و اعتماد بازیگران بین‌المللی گردشگری را بازیابد.

همزمان، مذاکرات و تعاملات جدید باید به کاهش فضای دشمنی رسانه ای غرب و  بازسازی تصویر جهانی ایران منجر شود. بهبود روایت رسانه‌ای، می‌تواند بی‌اعتمادی و معرفی دوباره ایران به‌عنوان مقصدی امن، فرهنگی و تاریخی، می‌تواند بازارهای سنتی ایران را در آسیا، اروپا و دیگر مناطق احیا کند. چنین تغییری در ادراک عمومی جهانی، راه را برای بازگشت آژانس‌های گردشگری، پلتفرم‌های بین‌المللی رزرو و شرکت‌های فعال در صنعت مهمان‌نوازی هموار می‌کند.

علاوه بر آن، فضای مثبت حاصل از این روند، بستر مناسبی برای جذب سرمایه‌گذاری خارجی در گردشگری فراهم می‌کند. برندهای بین‌المللی در حوزه هتل‌داری، حمل‌ونقل، فناوری و بازاریابی گردشگری در صورت کاهش موانع سیاسی و مالی، امکان حضور دوباره در بازار ایران را خواهند یافت. همچنین منابع مالی آزادشده می‌توانند در نوسازی زیرساخت‌ها، تقویت ظرفیت اقامتی و ارتقای کیفیت خدمات گردشگری به‌کار گرفته شوند.

نکته مهم دیگر، نقش دیپلماسی گردشگری به‌عنوان ابزار نرم در کاهش تنش‌ها و تقویت پیوندهای مردمی است. توسعه گردشگری فرهنگی، علمی و مذهبی، راهی برای بازسازی روابط انسانی، ارتقای شناخت متقابل و تثبیت جایگاه ایران به‌عنوان کشوری با تمدن غنی و فرهنگ گفت‌وگو است.

در مجموع، می‌توان گفت که مذاکرات مسقط، اگر با اراده عملی و پایداری و با منافع ایران در پی باشد، فرصتی مهم برای خروج گردشگری ایران از وضعیت رکودی فعلی فراهم می‌سازند. بهره‌گیری هوشمندانه از این فرصت، نیازمند برنامه‌ریزی دقیق و تقویت زیرساخت‌های نرم‌افزاری و فنی در حوزه گردشگری است؛ مسیری که می‌تواند این صنعت را بار دیگر به موتور محرک توسعه اقتصادی و تعامل جهانی تبدیل کند.

مطالب مرتبط