به گزارش روابط عمومی جهاددانشگاهی واحد اصفهان، مقاله «نهادهای مردمی ایرانی چگونه میتوانند شهرسازی را اصلاح کنند؟» به نویسندگی فرشید سامانپور در چهارمین دوره پژوهشکاوی سال ۱۴۰۱ در بین مقالات برتر قرار گرفته بود.
پژوهشکاوی عنوان مجموعهای از رویدادها در معاونت پژوهش جهاددانشگاهی اصفهان است که طی چهار دوره در سالهای گذشته برگزار شده است. در چهارمین دوره این رویداد که در دیماه ۱۴۰۱ برگزار شد، در کنار معرفی و تقدیر از پژوهشگران و حامیان پژوهش ۱۰ مقاله برتر حوزه شهری برگرفته از مجلات رتبهدار داخل کشور معرفی شدند.
در ادامه همین مسیر و از ابتدای آذر ماه ۱۴۰۲ سلسله وبینارهایی با حضور نویسنده و یا نویسندگان این مقالات و همچنین دو ناقد تخصصی مرتبط با مقاله در حال برگزاری است.
هدف از برگزاری این نشستها، کمک به تشکیل اجتماعهای علمی تخصصی، ترویج و تمجید از دستاوردهای علمی استاندارد، و ترویج نقد و گفتگوی سازنده است.
در این نشست که مقاله توسط مهندس مهرناز عطاران و دکتر حسین قانونی مورد نقد و بررسی قرار گرفت، نویسنده مقاله، گفت: برگزاری این مدل برنامهها از سوی جهاددانشگاهی حرکتی مثبت است و پیشنهاد میشود برنامههایی این چنینی در دیگر رشتهها تسری یابد و در این جلسات با نهادهای رسمی ارتباط برقرار شود.
دکتر فرشید سامانپور با اشاره به پرسشهای فرادست این مقاله، اظهار کرد: سوال مطرح شده پیش از تدوین این مقاله این بود که همکاری حکومت با مردم در نبود یا ضعف مردمسالاری چگونه ممکن است؟ و همچنین نقش نهادهای مدنی و یا مدنیت در ایران به چه شکل است؟ و چطور میتوان از نهادهای مدنی در شهرها، مدیریت شهری و مدیریت سیاسی از آن استفاده کرد.
او با اشاره مختصری به مقاله خود، توضیح داد: شهرسازی رسمی معمولاً مبتنی بر تعریفی از عقلانیت است و نظریات مبین زندگی غیررسمی و فاقد چنان عقلانیتی همچنان در حاشیه شهرسازی رسمی مانده و امکان اثرگذاری تجربه غیررسمی و عملی عاملان بر شهرسازی رسمی در ایران کمتر مورد توجه بوده است.
نویسنده این مقاله با اشاره به اینکه پژوهش فوق بر آن بود تا سازوکار اثرگذاری دانش تجربی فضاهای غیررسمی بر شهرسازی را با استفاده از نظریه ساختاریابی گیدنز نشان دهد، ادامه داد: در این پژوهش با بازخوانی برخی نظریات شهرسازی مقاومتجو، بر اساس نظریه گیدنز، توان ساختاریابی اقدامات غیررسمی و ناخودآگاه مردم و نهادهای مردمی را تبیین و نمونه چنین سازوکاری را نشان داده شد. پس این هدف در یک مطالعۀ موردی در محله شوش تهران دنبال خواهد شد که در آن اقدامات سمنها (به نمایندگی از نهادهای مردمی) و نهادهای رسمی در طول زمان ارزیابی و مقایسه خواهند شد.
وی گفت: برای ارزیابی میزان دقت نهادها در پرداختن به معضلات اساسی از اصول تحلیل عاملی (با اصلاحات لازم برای کاربرد در زمینه مفهومی) استفاده شده است، همچنین این مطالعه نشان داد که سمنهای فرهنگی در شناسایی معضلات اساسی محله و انجام اقدامات متناسب پیشگام نهادهای رسمی و احتمالاً به شکلی مکتوم بر آنها اثرگذار بودهاند. این شیوه یادگیری از دانش عملی و ناخودآگاه، قابل شناسایی در دیگر حوزههای سیاستگذاری یا تعمیم به آنها به نظر میرسد.
در ادامه این نشست، مهندس مهرناز عطاران، با تشکر از معاونت پژوهش جهاددانشگاهی و نویسنده مقاله که جای صحبت را باز کرده است، تاکید کرد: قطعا پشت هر مقالهای یک دنیایی وجود دارد که میتوان آن را شنید و یاد گرفت.
وی درباره این مقاله گفت: با توجه به اینکه دانش پرداختن به نهادهای مردمی به صورت علمی و مکتوب به ویژه در حوزه شهرسازی بسیار کم است، تدوین این مقاله از اهمیت بالایی برخوردار است.
عطاران با پاسخ منفی درباره اینکه آیا نهادهای مردمی ایرانی می توانند شهرسازی را اصلاح کنند؟ ادامه داد: متأسفانه بسیاری از مواقع نهادهای مردمی را به سمنها تقلیل میدهیم و به نوعی به سایر نهادهای مردمی کمتر توجه میکنیم. از سوی دیگر باید توجه داشت که فعالیت نهادهای مردمی در کشور محدود است و نسبت به کشورهای توسعه یافته، نهادهای مردمی ایران بلوغ لازم را ندارند.
وی البته این مطالعه را کاری ارزشمند توصیف کرد و گفت: این پژوهش در برههای از زمان یک سری اقدمات داوطلبانه محله شوش را ثبت کرده است.
این ناقد، تاکید کرد: متاسفانه نهادهای مردمی ما در حوزه مستندسازی ضعیف عمل کردهاند و به طورقطع مقالهنویسی به ثبت این دانش مردمی کمک خواهد کرد.
دکتر حسین قانونی دیگر ناقد این نشست، با تحسین نویسنده مقاله برای نگارش آن، گفت: پرداختن به نهادهای مردمی در پژوهش موضوعی گسترده است و این مقاله بسیار پرزحمت بوده و از سوی دیگر در نتیجهگیری آن نظریه و دانش بومی تولید کرده که از نظر فرایند قابل تحسین است.
وی با اعتقاد بر اینکه نویسنده این پژوهش به موضوعی دشوار پرداخته و به اثرگذاری نهادهای مردمی در شهرسازی ورود کرده است، اظهار کرد: البته تحلیل این اثرگذاری ابعاد مختلفی دارد که سنجش آن دشوار است و نگارش این مقاله جسارت نویسنده را میرساند.