قرنهاست که از اهمیت شبکهسازی مطلعیم. طبق گفتههای برایان اوزی، استاد مدیریت دانشگاه نوث وسترن، شبکهها سه مزیت بزرگ دارند: دسترسی به اطلاعات، مهارتهای مختلف و البته قدرت.
کسانی که شبکه غنیتری دارند، عملکرد بهتری نیز دارند اما مفهوم شبکهسازی، یک معنای ضمنی منفی هم دارد؛ آدام گرنت در صفحه 49 کتاب «ببخش و بگیر» مینویسد: در بزرگسالی وقتی با شخصی ملاقات میکنیم که مشتاق برقراری ارتباط است، از خودمان میپرسیم این رفتار دوستانه او به دلیل بخشنده بودن و علاقه صادقانهاش به رابطهای است که به هر دوی ما سود میرساند یا اینکه گیرنده است و از ما چیزی میخواهد؟
این شک طبیعیست و اگر فکر میکنید هنوز به ذهن عدهای از زرنگهای گیرنده نرسیده که خودشان را چندین سال در لباس یک بخشنده جا بزنند، و از مزایای بروز ظاهری این خصلت بهره ببرند، سخت در اشتباهید.
آدام گرنت میگوید: بسیاری از گیرندگان برای اجتناب از شناخته شدن به متقلبانی حرفهای بدل میشوند و با رعایت مواردی سخاوتمندانه رفتار میکنند تا در قامت شخصی بخشنده وارد شبکه دیگران شوند؛ چنان که کنث لی، به مدت دو دهه توانست با همین رویه، وجههای مثبت از خودش در ذهن دیگران بسازد اما از آنجا که حفظ چنین ظاهری در تمام تعاملات کار سختی است، بالاخره بهرهکشی یک سویه آنان از دیگران مسئلهساز خواهد شد، چرا که این سبک متقلبانه از شبکهسازی، کل رابطه را به سبک ماکیاولی نزدیک میکند:
فعالیتی خودخواهانه برای برقراری ارتباط که افراد برای رسیدن به خواستههایشان آن را انجام میدهند، بی هیچ تعهد انسانی در مقابل آن فرد.
مارتین لوتر میگوید: هر کسی باید بالاخره انتخاب کند که میخواهد در نور نوعدوستی سازنده قدم بردارد، یا مسیر تاریک خودخواهی ویرانگر را طی کند. حافظ نیز در یکی از ابیاتش به بیخاصیتی تصنع، در برقراری ارتباط انسانی و ساختن اعتماد اشاره کرده:
«صنعت مکن، که هر که محبت نه راست باخت
عشقش به روی دل، در معنی فراز کرد»
اما گیرندهها این گونهاند؛ همچنین حسابگرها و طبیعتا این دو دسته، به خاطر حس ناخوشایندی که در دل دیگران ایجاد میکنند، در بلند مدت، شبکههای ارتباطی کوچکتر و بیدوامتری خواهند داشت.

برخلاف آنها ولی بخشندهها، شبکهسازی را به چشم راهی خوشایند برای ارتباط با افراد میبینند نه منبعی جدید برای بهرهبرداری احتمالی در اکنون و آینده.
در کتاب «ببخش و بگیر» میخوانیم که طبق گفته متخصصان شبکهسازی، بخشندگان سابقه نشر سخاوتمندانه دانششان را دارند و مهارتهایشان را به بقیه یاد میدهند؛ چون از بخشندگی لذت میبرند. پس این اصل طلایی را به یاد داشته باشید:
«تا اعتماد نباشد ارتباطی نیست، تا صداقت نباشد، اعتمادی نیست و تا حسن نیت درونی نباشد، کارهایی که برای کمک به دیگران میکنیم، ثمرهای شیرین نخواهد داشت.»
شاید این تصادفی نیست که ایوان میسنر، مؤسس و رئیس هیئت مدیره بزرگترین شرکت شبکهسازی تجاری در جهان، فقط به سه کلمه نیاز دارد تا فلسفه راهنمایش را توصیف کند:
«بخشنده، سود میبرد.»
سازمان دانشجویان جهاددانشگاهی واحد اصفهان، میکوشد با انتشار سلسله مطالب «کار خوانی»، مخاطبان خود را در مسیر رسیدن به شناخت بهتر خود، برای رسیدن به رضایت شغلی یاری کند. یادداشتهای پیشین، با هشتگ کارـخوانی در شبکههای اجتماعی این سازمان به نشانی studentcity.isf@ قابل دسترسی است و یادداشتهای آتی نیز، به معرفی کتاب «ببخش و بگیر» اختصاص خواهد داشت؛ تا ما به سه شیوه زندگی در حیات فردی و اجتماعی خود، نگاه دقیقتری داشته باشیم: بخشندگی، گیرندگی و حسابگری.



