یادداشت از مهدی ژیانپور- دکتری جامعهشناسی: در نوشتار قبلی با عنوان «چگونه تحقیقات اجتماعی یاریگر مدیریت شهری میشود؟» به موضوع نیازسنجیهای شهری بعنوان یکی از پرکاربردترین شیوههای شناسایی نیازها، ترجیحات و نگرانیهای شهروندان اشاره شد. در این نوشته تلاش خواهد شد نمونههای مهم نیازسنجی در کشورهای مختلف و شیوههای متنوع آن مرور گردد.
همانطور که میدانیم قدیمیترین و کلیترین شیوه نیازسنجی، نیازسنجیهای عمومی به روش پیمایش حضوری است. کانادا، استرالیا و کشورهای اتحادیه اروپا از این حیث شاخص هستند. آنها امروزه روشهای آنلاین و تلفنی را به شیوه حضوری برای جمعآوری اطلاعات درباره نیازها و اولویتهای شهروندان اضافهکردهاند. اما در شیوه گردآوری قدمهای بلندتری برداشته شده است. در شهرهایی مانند سنگاپور، بارسلونا و کپنهاگ از فناوریهای هوشمند برای جمعآوری دادههای بلادرنگ درباره نیازهای شهروندان استفاده میکنند. این دادهها شامل ترافیک، کیفیت هوا، مصرف انرژی و رضایت شهروندان است. یکی از شاخصترین نمونهها سنگاپور است. دولت سنگاپور با اطلاق عنوان «دولت پیشبینیکننده» به خود و «ملت هوشمند» به مردم، ماموریتاش را کمک به انتخابهای معنادار برای بهبود زندگی شهروندان و و کسب و کارها و توانمندسازی آنها میداند. آژانس فناوری دولتی (GovTech) نقش مهمی در ساخت زیرساختها، پلتفرمها و برنامههای کاربردی با استقرار ICT و موارد مرتبط دارد. این آژانس در حال توسعه یک شبکه حسگر سراسری به نام Smart Nation Sensor Platform یا SNSP با زیرساختها و خدمات مشترکی مانند دروازه اشتراکگذاری داده، قابلیتهای ویدئو و تجزیه و تحلیل دادهها است که قبلاً به عنوان Smart Nation Platform شناخته میشد. در سطحی بالاتر پلتفرمهای دیجیتال مانند Decidim در اسپانیا یا CitizenLab در بلژیک به شهروندان اجازه میدهند تا در تصمیمگیریهای محلی مشارکت کنند و نیازهای خود را بیان کنند.

همچنین در شهر هلسینکی فنلاند، از پلتفرمهای مشارکتی برای جمعآوری نظرات شهروندان درباره پروژههای شهری و سیاستهای عمومی استفاده میشود. از دیگر شیوههای نوین نیازسنجی میتوان به تحلیل دادههای شبکههای اجتماعی مانند توییتر، فیسبوک و اینستاگرام برای درک نیازها و نظرات شهروندان اشاره کرد. از نمونههای بارز در ایالات متحده، برخی از شهرها از تحلیل دادههای اجتماعی برای شناسایی مشکلات محلی مانند خرابی جادهها یا کمبود خدمات عمومی استفاده کردهاند.
اما به لحاظ سطح مشارکت نیز روشهای متنوعی در سرتاسر جهان تجربه شده است. یکی از این شیوهها برای اخذ نیازهای شهروندان کارگاههای مشارکتی است. در بسیاری از کشورها مانند برزیل، هند و آفریقای جنوبی، کارگاههای مشارکتی با حضور شهروندان، سازمانهای غیردولتی و مقامات محلی برگزار میشود تا نیازهای جامعه شناسایی شود. به طور مثال در برزیل، برنامهای موسوم به بودجهریزی مشارکتی به شهروندان اجازه میدهد تا در تصمیمگیری درباره نحوه هزینهکرد بودجه شهری مشارکت کنند. در برخی کشورها، آزمون شهروندی از پروژههای آزمایشی برای پیدا کردن راهحلهای جدید و جمعآوری بازخورد از شهروندان انجام میشود. نمونه خاص در این زمینه هلند است. در هلند، پروژههای آزمایشی مانند خیابانهای هوشمند برای بهبود حمل و نقل و کاهش ترافیک با آزمون شهروندی اجرا شده است شیوهی دیگر اخذ مشارکتی نظرات شهروندان شوراهای شهروندی است در برخی کشورها مانند آلمان و فرانسه، شوراهای شهروندی تشکیل میشود تا نمایندگان جامعه درباره مسائل مهم تصمیمگیری کنند. نمونه بارز این تجربه شورای شهروندی برای آب و هوا در فرانسه، برای ارائه پیشنهادات درباره سیاستهای تغییرات اقلیمی است. در تجربهای خاصتر در نیوزیلند، برنامه شورای مشورتی جوانان به جوانان اجازه میدهد تا در سیاستگذاریهای مربوط به آموزش و اشتغال مشارکت کنند.
این نمونهها نشان میدهند که نیازسنجی شهروندان به عنوان یک شیوه پویا چه به لحاظ فرم و چه محتوا میتواند به روشهای مختلفی انجام شود و هر کشور یا شهر بسته به شرایط خود از روشهای متفاوتی استفاده میکند.