17 تیر 1404

استدلال چیست؟ و به چه کار می‌آید؟

17 بهمن 1402

طاهره شفیعی

شیوه‌ استدلال درست در زندگی انسان اهمیت فزاینده‌ای دارد. استدلال علاوه بر تأثیری که در روند پیشرفت علم به ‌جا می‌گذارد، در زندگی فردی و روزمره‌ افراد نیز دارای تأثیرات بسیار عمیقی است.

استدلال ادعایی پیچیده است که برای سازمان‌دهی و بیان انواع خاصی از دلایل استفاده می‌شود. استدلال متشکل از دو یا چند ادعاست که یکی از آن‌ها نتیجه‌گیری است؛ ادعاهای دیگر مقدمه‌ها هستند. اگر دلایل درست باشد و استدلال خوب باشد، نتیجه باید درست باشد. بدیهی است که نتیجه‌ نادرست نمی‌تواند از دلایل واقعی منتج شده باشد.

ردپای استدلال را در گفت‌وگوهای ساده‌ روزمره گرفته تا اظهارنظرهای سیاسی و همچنین مقاله‌ها و گزارش‌ها، می‌توان جست‌وجو کرد. استدلال نادرست افراد، اغلب مشکلات و نتیجه‌گیری‌های نادرستی را برای آن‌ها به وجود می‌آورد که ممکن است به خدشه‌دار شدن روابط، باورهای ذهنی غلط و حتی ناراحتی روحی و روانی منجر شود.

امروزه روانشناسان بر این باورند که برخی از بیماری‌های روانی انسان ریشه در باورها و استدلال‌ها و شناخت‌های نادرست افراد دارد.

به استدلال‌های نادرست یک فرد افسرده توجه کنید: من در ازدواج اولم شکست خوردم پس در ازدواج دوم هم شکست خواهم خورد. (استدلال تمثیلی نادرست)

توانایی شناسایی، ساخت و ارزیابی استدلال، بخش اصلی و مرکزی تفکر نقاد است؛ استدلال به معنای ارائه‌ دلایل در مورد صحت نتیجه است.

   استدلال= دلیل + نتیجه‌گیری

نتیجه/ادعاحرف ربطدلیل(مقدمه)
نخوردن شیر باعث پوکی استخوان می‌شودچونشیر دارای کلسیم است

هر استدلال باید شامل یک یا چند گزاره‌ دلیل و یک یا چند گزاره‌ نتیجه‌گیری باشد. دلیل، بسته به نحوه و زمینه‌ کاربرد، با این واژه‌ها هم معناست: مفروضات، شواهد، داده‌ها، مقدمات، مدارک و برهان.

 نتیجه‌گیری هم بسته به نحوه و زمینه‌ کاربرد، هم معناست با: ادعا، دعوی، حکم، گزاره و رأی. بنابراین در عبارات و گزاره‌ها برای شناسایی استدلال، بایستی به دنبال دلایل (مقدمات) و نتایج بود و تفکیک آن‌ها را انجام داد.

مطالب مرتبط