قرار بود 29 خرداد مهمان محله جلفا باشیم اما جنگ، یک مرتبه جلوی همه چیز ایستاد. 12 تیرماه و با اعلام شورای خلیفهگری ارامنه مبنی بر امنیت مکانها، به روال معمولی زندگی سلام گفتیم و جمعی از دانشجویان را در میدان جلفا ملاقات کردیم.
آرگین آبنوسیان، راهنمای گردشگری محله جلفا، قصه ورود ارامنه به ایران و اصفهان را از همین میدان روایت کرد؛ داستان مهاجرت صنعتگران و هنرمندان ارمنی که سال 1014 به دستور شاه عباس صفوی به ایران آمدند و در بخش جنوبی زایندهرود، در همسایگی ارمنیانی که پیشتر آنجا سکونت داشتند، مستقر شدند.
پنج سال گذشت تا آنها اجازه ساخت اولین کلیسای خود را در اصفهان از شاه بگیرند و با اهدای زمینهای متعلق به دربار شاه عباس صفوی به ارامنه، محله جلفای نو به دنیا آمد. از پنج بخش مهم این محله، فقط همان میدان کوچکی که ما در آن ایستاده بودیم و سردیس زاون قوکاسیان در میانه آن، دست بر چانه به شهر نگاه میکرد، حفظ شده بود.
مقصد بعدی ما، کلیسای بتلحم بود و با کمی پیادهروی، روی کوچههای سنگ فرش محله، به آن رسیدیم. دم در نگهبان پرسید چند نفرید؟ و به ازای هر نفر، یک شمع هدیه داد. راهنمای مسیر، پیش از ورود به کلیسا توضیح داد که نام این کلیسا برگرفته از نام شهری است که مسیح در آن دیده به جهان گشوده و هر سال ششم ژانویه، مراسم مذهبی تقدس آب و عشای ربانی در آن برگزار میشود.

با لمس سنگ مزار «سیمون»، یکی از بزرگان محله جلفا که در حیاط این کلیسا دفن شده، وارد یکی از زیباترین کلیساهای اصفهان شدیم؛ کلیسایی که دور تا دور آن تصاویر از کتاب مقدس مسیحیان نقاشی شده و روایتی تصویری از میلاد تا به صلیب کشیده شدن مسیح را پیش روی مخاطب میگذارد.
آرگین آبنوسیان، با ارائه توضیحی درباره معماری منحصر به فرد کلیساهای اصفهان که خلاف رویه مرسوم سایر کلیساها، گنبد دارد، به ظرایفی که در طراحی و نقاشی این کلیسا به کار رفته اشاره کرد. بعد از اینکه دانشجویان شمعهای خود را در قسمتی که مختص انجام این کار بود روشن کردند، حرکت به سمت حمام تاریخی ارامنه آغاز شد.
ورودی این حمام یک کافه بود و با عبور از آن به ساختمانی با معماری ایرانی برمیخوردیم؛ ستونهای سنگی، سربینه و حوض کوچکی که وظیفه بزرگ ایجاد تعادل دما را، در بدن کسانی که به حمام وارد و از آن خارج میشدند، برعهده داشت.
آبنوسیان خاطرنشان کرد که در حمام ارامنه، هر طبقه جای مخصوص به خود را داشته و این حمام تا هفتاد سال قبل همچنان کاربری خود را حفظ کرده بوده است.

او از ورای حفاظی شیشهای که کف حمام را در معرض دید مخاطبان قرار میداد درباره واژه «گربه رو» توضیح داد: معمولا اینطور برداشت میشود که «گربه رو» یعنی مسیری که فقط گربه میتواند از آن عبور کند اما در معماری حمام، این اصطلاح ترکیبی از گُر به معنی گرما و «به رو» به معنی بهتر رو است؛ نمایانگر مسیری که برای عبور بهتر گرما در زیر بنای حمام ساخته میشده!
سومین مقصد دانشجویان در این تور نیم روزه، بازدید از دیر آمنا پرگیچ مقدس یا کلیسای وانک بود؛ محلی که معادل حوزه علمیه در ادبیات مذهبی ماست. راهنمای گردشگری، بعد از آشناسازی دانشجویان با خاچاطور گساراتسی، دایر کننده نخستین چاپخانه ایران و خاورمیانه در اصفهان، که مجسمه آن روبروی کلیسا، میانه یک حوض و در محاصره بازار قدیم طلافروشان ارمنی قرار دارد، آنان را به موزه مردمشناسی ارامنه واقع در محوطه این کلیسا برد تا درباره رسوم، مشاهیر و فرهنگ عامه ارمنیان اطلاعاتی را به آنان بدهد.
بازدید از محوطه درونی وانک که مانند کلیسای بتلحم پر از تزئینات و نقاشیهای ارزشمند تاریخی است، همچنین موزه کلیسای وانک که در آن اشیای نفیس ارامنه نگهداری میشود نیز در برنامه وانکگردی قرار داشت.

با وجود گرمی هوا، دانشجویان پس از تماشای وانک، از کوچههای قهر و آشتی محله جلفا گذشتند تا نخستین مدرسه دخترانه اصفهان را که در واقع دیر راهبهها بوده و با نام کاتارینه مقدس شناخته میشود ببینند. در این دیر، به روی عموم بسته است و این تور، فرصت تماشای جاذبههای آن، همچنین چشیدن شیرینی و قهوه مخصوص ارامنه را برای دانشجویان فراهم میکرد.
آخرین مقصد، گنجینه موسیقی ارامنه بود؛ مکانی که با تعبیه یک پیانوی زمینی در ورودی موزه، لذت نواختن موسیقی را با بازدید کنندگان شریک میشد.
در این گنجینه، آبنوسیان، انواع ناقوسها و آلات موسیقیای که در عبادت مذهبی ارامنه نواخته میشود را به صدا در آورد، تار یحیی (هوانس آبکاریان) را ارزشمندترین شئ این موزه معرفی کرد و بعد از مروری بر زندگی چند تن از مشاهیر موسیقی ارمنی، از دانشجویان خواست یکی از صفحههای موسیقی را انتخاب کنند تا با دستگاه گرامافون قدیمی اما سالم گنجینه برای آنان پخش شود؛ به این ترتیب صدای ترانه The End پایانبخش تور نیمروزه بیستمین دوره طرح ملی ایران مرز پر گهر شد.
