سالها پیش روانشناسان هلندی روی صدها پزشک تحقیق کردند. مقدار انرژی و زمانی را که آنها به بیمارانشان میبخشیدند پیگیری و ثبت کردند و از آنها خواستند گزارش دهند چقدر احساس فرسودگی شغلی میکنند.
یک سال بعد، روانشناسها دوباره بخشندگی و فرسودگی شغلی را ارزیابی کردند. هر چه پزشکان، بیشتر بخشیده بودند، بیشتر دچار فرسودگی شغلی شده بودند؛ آنها خیلی بیشتر از چیزی که دریافت میکردند سهمشان را ادا میکردند و این موضوع خستهشان کرده بود. آنهایی که مثل حسابگرها و گیرندهها عمل کرده بودند، خیلی کمتر دچار فرسودگی شده بودند!
ولی نکته عجیب این بود که در پژوهشی دیگر، روانشناسان هلندی مدارکی به دست آوردند که نشان میداد برخی پزشکان از فرسودگی شغلی مصون مانده بودند؛ حتی وقتی مقدار زیادی زمان و انرژی صرف دیگران کرده بودند، نشانی از خستگی در آنها دیده نمیشد. این پزشکان انعطافپذیر، بخشندههای ملاحظهگر بودند که از کمک به افراد دیگر لذت میبردند و اغلب به خودشان زحمت انجام این کار را میدادند، ولی از این نمیترسیدند که در وقت نیاز کمک بخواهند.
بیشتر افراد فکر میکنند اگر پول را برای خودشان خرج کنند شادتر میشوند ولی خلاف آن درست است؛ اگر برای دیگران خرج کنید، احساس میکنید به طرز توصیف ناپذیری شادترید. این بخشندگی ملاحظهگرایانه است: انتخاب میکنید به چه کسی کمک کنید و این کار، با بهبود حالتان به شما سود میرساند. اقتصاددانها آن را «تشعشع گرم بخشندگی» و روانشناسها «سرمستی کمککننده» مینامند.

شواهد علوم اعصاب نیز نشان میدهد بخشندگی، مراکز معنا و پاداش را در ذهنمان فعال میکند که وقتی به نفع دیگران عمل میکنیم، نشانههای هدف و لذت را برایمان میفرستد.
این منافع، فقط در بخشیدن پول نیست، در بخشیدن زمان هم هست. معنادار بودن زندگی، بیشتر برای بخشندههاست تا گیرندهها. بخشندگی حس خوشبختی را افزایش میدهد و خوشبختی به افراد انگیزه میدهد سختتر، طولانیتر، هوشمندانهتر و اثرگذارتر کار کنند.
ریچارد برانسون، رئیس انجمن ریش سفیدانی که با جنگ مبارزه میکنند میگوید: «آنچه صبح از خواب بیدارم میکند ایدۀ ایجاد تغییر است تا کمک کنم آیندهمان روی این سیاره امن باشد. این کار مرا موفق میکند؟ نمیدانم اما قطعا مرا شاد میکند.»
در دو پژوهش که به همراه دیوید میر روی افراد و سازمانهای مختلف انجام دادیم، متوجه شدیم کارمندان بخشنده ملاحظهگر که برای نفع رساندن به دیگران اهمیت زیادی قائلاند، افراد مفیدتریاند و طرحهای بیشتری را به ثمر میرسانند. شاید نوع دوستی آنها در مقایسه با بخشندههای از خود گذشته کمتر باشد، اما حتما تابآوریشان بیشتر است.
سازمان دانشجویان جهاددانشگاهی واحد اصفهان، میکوشد با انتشار سلسله مطالب «کار خوانی»، مخاطبان خود را در مسیر رسیدن به شناخت بهتر خود، برای رسیدن به رضایت شغلی یاری کند. یادداشتهای پیشین، با هشتگ کارـخوانی در شبکههای اجتماعی این سازمان به نشانی studentcity.isf@ قابل دسترسی است و یادداشتهای آتی نیز، به نشر بریدههایی از کتاب «ببخش و بگیر» اختصاص خواهد داشت؛ تا ما به سه شیوه زندگی در حیات فردی و اجتماعی خود، نگاه دقیقتری داشته باشیم: بخشندگی، گیرندگی و حسابگری.



