سید حسن ناصری، دانشجوی مهندسی مکانیک دانشگاه صنعتی اصفهان: دو هفتهای که گذشت، فرصت مناسبی بود تا کارهایتان را تبدیل به سرگرمی کنید و در جستوجوی زیبایی پنهان در آنها باشید. آیا در این کار موفق شدهاید؟ اگر بله، تبریک میگوییم و اگر نه، فدای سرتان؛ زندگی محل امتحانهاست. محل تلاشهای پیاپی. دوباره تلاش کنید، حتم داریم موفق خواهید شد.
ریشه بسیاری از مشکلات ما در نداشتن برنامهریزی و نظم نهفته است؛ اگر در کارم شکست خوردهام، ممکن است در زمانی که فعالیت میکردم، نتوانستهام تمام توان خودم را بگذارم تا به صددرصد بهرهوری برسم. اگر روابط خانوادگیام ضعیف شده، احتمال دارد در اولویتبندیهای زندگیام دچار مشکل شدهام و ارزش سپری کردن وقت در کنار خانواده برایم کاسته شده یا حتی اگر کمخواب هستم، بیشک چیزی را شبهنگام به خواب ترجیح دادهام و زمانم را پای آن سپری کردهام. به هر حال، بینظمی مشهود است.
یوهان ولفگانگ گوته، نویسنده و فیلسوف آلمانی، میگوید: «اگر بدانم وقتت را چگونه میگذرانی، میفهمم در آینده احتمالا چه کسی خواهی شد.» از کلام گوته پیداست که برنامهریزی و مدیریت زمان تا چه میزان مهم و حیاتی است! ممکن است با کمی کوتاهی، زندگی یک انسان تاثیرگذار، بهکلی منحرف شود…
در جایی دیگر سِنِکا، فیلسوف روم باستان، بیش از دوهزار سال پیش نوشته است: «آدمها در محافظت از اموال شخصیشان سختگیرند، اما تا نوبت به وقت تلف کردن میرسد، بهجای آنکه بیشتر خساست به خرج دهند، از همیشه ولخرجتر میشوند.» این سخنان امروزه هم بسیار کاربردی و درست است. گویا نسل بشر همواره میل به رهایی از چارچوب دارد. خیلی از ما نیز با ایده برنامهریزی و جدول زمانبندی سر جنگ داریم، چون نمیخواهیم دستوپایمان بسته شود، ولی باور کنید یا نکنید، ما در محدودیتها بهتر عمل میکنیم.

درست است که با برنامهریزی برای خودمان و دیگران، حدومرز گذاشتهایم اما از طرفی مقداری محدودیت ایجاد شده که این محدودیت، به ما ساختار میدهد، هدف میدهد، مسیر ما را مشخص میکند، کمک میکند تا حتی اگر از جادهای جنگلی در حال عبور هستیم، حواسمان پرت زیباییهای اطراف نشود؛ چرا که یک لحظه غفلت، میتواند ما را از پیمودن ادامه مسیر بازدارد.
با ارزشترین داراییمان، یعنی وقتمان، بدون محافظ و در معرض دزدی است. اگر خودمان برای روزهایمان برنامهریزی نکنیم، کس دیگری این کار را برایمان میکند. یا شاید حتی زندگی برایمان برنامهریزی کند!
رایجترین شیوه برنامهریزی این است که فهرستی تهیه کنیم از کارهایی که باید انجام شود. همه کارهایی را که میخواهیم انجام دهیم، مینویسیم و امیدواریم در طول روز، زمانی برای انجام دادنشان پیدا کنیم اما متاسفانه همه کسانی که سعی کردهاند چنین فهرستی درست کنند، میدانند که خیلی از کارها از یک روز به روز بعد و بعدتر موکول میشود. بهجای آغاز کردن فهرست، با کاری که میخواهیم انجام دهیم، باید اینطور شروع کنیم که چرا قصد انجام دادن این کار را داریم؟
در این نوشته قصد نداریم شما را با اصول برنامهریزی آشنا کنیم. آن را میگذاریم برای زمانی بهتر. اکنون فقط قصد داریم از ارزش انجام دادن کارها صحبت کنیم. ارزش، مثل ستاره راهنماست؛ نقطه ثابتی که کمکمان میکند به سلامت از مسیر انتخابهای زندگیمان عبور کنیم.
نیر ایال، نویسنده کتاب «مدیریت توجه»، انتخابهای زندگی را در سه قلمرو، خلاصهسازی میکند: خودتان، روابطتان و کارتان.
این سه قلمرو، حوزههایی است که در آن وقت میگذرانیم و راهی جلویمان میگذراند تا فکر کنیم روزهایمان را چهطور برنامهریزی کنیم؛ بنابراین میتوانیم دقیقا همان کسی شویم که دلمان میخواهد باشیم.
برای اینکه در هرکدام از این حوزهها مطابق ارزشهایمان زندگی کنیم، باید زمانی را در جدول به این کار اختصاص دهیم و یادتان باشد بدون برنامهریزی از قبل، غیرممکن است بتوانیم تمرکز حواس و حواسپرتی را از هم تشخیص دهیم.

نمیتوانیم چیزی را حواسپرتی بنامیم مگر اینکه بدانیم حواسمان را از چه کاری پرت میکند. پس وقتی کاری برای انجام دادن نداریم، دیگر چگونه بهدنبال حواسپرتی باشیم؟
خیلی مهم نیست با زمانتان چه میکنید؛ بلکه موفقیت در این است که کاری را که برایش برنامهریزی کرده بودید، انجام داده باشید. اگر مشغول کاری نیستید که قبلا برایش برنامهریزی کرده بودید، یعنی از مسیرتان دور شدهاید.
برای ساختن جدول زمانبندی، باید تصمیم بگیرید برای هر بخش از زندگیتان میخواهید چهقدر زمان صرف کنید؟
چهقدر میخواهید برای خودتان، روابط مهمتان و کارتان وقت بگذارید؟ چهمقدار زمان کمکتان میکند تا طبق ارزشهایتان زندگی کنید؟ هدفتان ساختن اندامی ورزشکارانه است؟ پس بدون آنکه قلمروهای دیگر زندگیتان آسیب ببیند، برای خودتان وقت بیشتری بگذارید. میخواهید در کنار خانواده و دوستان باشید؟ با حفظ دو قلمرو دیگر، برای آن زمان کافی قرار دهید. سودای تأسیس شرکت در سر دارید؟ مراقب خودتان و روابطتان باشید و زمان مورد نیاز را صرف قلمرو کار کنید.

در جدول زمانبندیتان، مقداری را به فکر کردن و تصحیح فعالیتها اختصاص دهید و این دو سوال را از خودتان بپرسید:
1. «چهموقعی در جدول زمانیام کاری را که گفته بودم، انجام دادهام و کی حواسم از آن پرت شده است؟»
پاسخ دادن به این سوال شما را وامیدارد به کارهایتان نگاهی بیندازید. اگر محرکی درونی حواستان را پرت میکند، دفعه بعد که این اتفاق رخ داد، چه راهکاری برای مواجهه با آن دارید؟
2. «آیا میتوانم تغییراتی در برنامهام بدهم تا وقت پیدا کنم ارزشهایم را محقق کنم؟»
شاید اتفاق ناخواستهای افتاده یا مشکلی در برنامهریزی روزتان وجود داشته است. هدف این است که بفهمید جدول زمانبندیتان کجا کارآمد نبود تا بتوانید کار کنید که دفعه بعد پیروی از آن آسانتر شود.
وقتی برنامهریزیمان تنظیم شد، هدف این است که تا نوبت بعدی که تصمیم بگیریم برنامهمان را بهتر کنیم، به همین برنامهریزی بچسبیم. اگر بهجای رفتار کردن مثل گروهبانهای نظامی، مانند دانشمندی کنجکاو برای برنامهریزی زمانی تمرین کنیم، خودمان را آزاد گذاشتهایم تا با هر بار تمرین بهتر شویم.
پیش از آنکه جلوتر برویم، ببینید جدول برنامهریزیتان الان چه شکلی است؟ آیا جدولتان با برنامههای زمانبندیشده پر شده یا اینکه بیشتر خالی است؟ آیا جدولتان انعکاسی از شخصیت خود شماست؟ آیا به دیگران اجازه میدهید زمانتان را بدزدند یا مثل منبعی باارزش و محدود از آن مراقبت میکنید؟ با تبدیل کردن ارزشهایتان به زمان، مطمئن میشوید برای تمرکز حواس وقت دارید و آن دسته از عوامل حواسپرتی را، که شما را از زندگی دلخواهتان بازمیدارند، حذف میکنید.
حواسجمعی یعنی مراقبت از خودتان، روابطتان و کارتان.
تمرین هشتم
الف) یکی از روزهای معمولی هفته را به «روز ایدهآل» رؤیاییتان تبدیل کنید. بنویسید به چه شبیه است و وقتتان را چهطور برای محقق کردن ارزشهایتان صرف میکنید.
ب) «روز ایدهآل» رؤیاییتان را با برنامه روزانه فعلیتان مقایسه کنید. چه برنامهای میشد که بهتر باشد؟ برای چهکاری وقت کافی صرف نمیکنید؟
سازمان دانشجویان جهاددانشگاهی واحد اصفهان میکوشد با انتشار سلسله مطالب «کار خوانی»، مخاطبان خود را در مسیر رسیدن به شناخت بهتر خود، برای رسیدن به رضایت شغلی یاری کند. یادداشتهای پیشین، با هشتگ کارـخوانی در شبکههای اجتماعی این سازمان به نشانی studentcity.isf@ قابل دسترسی است و یادداشتهای آتی نیز، به معرفی کتاب «مدیریت توجه» اختصاص خواهد داشت؛ کتابی که راهنمایی است برای تصمیمگیری و عملیکردن تصمیمها و به نتیجه رساندن هدفها، تا نیرو و امیدی به خواننده ببخشد که برای وقت باقیماندهاش نقشه بکشد، جاهطلبیهایش را کشف کند و همانطوری زندگی کند که دوست دارد.