تأسیس موزه ادبیات در کشورهای دور و نزدیک ایران مرسوم و در کشور ما مهجور است. حتی برخی کشورها بهنام اهلقلم فارسیزبان و نامآشنای ما ایرانیان به بنیان موزه دست زدهاند که موزههای ادبیات «نظامی گنجوی» در باکوی جمهوری آذربایجان و «مولانا جلالالدین» در قونیه ترکیه از نمونههای آن بهشمار میآید. بهنظر میرسد، نادیدهانگاری تأسیس موزه ادبیات در ایران و شهری چون اصفهان نه بهخاطر نبود ظرفیت و غنای کافی در موضوع، بلکه برآمده از نگاهی متفاوت به مفهوم موزه است؛ نگاهی که موزه را فقط مکانی برای اشیای تاریخیِ چندهزارساله میداند.
در گزارشی که ایسنا با عنوان «جای خالی موزه ادبیات در اصفهان» در گفتوگو با علی خدایی، نویسنده پیشکسوت ایران و لیلا معصومینایینی، شاعر اصفهانی و فعال گردشگردی ادبی فراهم آورد، این مسئله از جنبههای گوناگون، چون ظرفیت ایجاد، مکان و محتوای موزه و تأثیرات آن بر جامعه واکاوی شد.
به باور صاحبنظران، اصفهان در دو مکتب «هندی»، «بازگشت ادبی» و نیز «دوران معاصر»، چه در عرصه شعر و داستان و چه در پژوهش ادبی، بسیار اثرگذار بوده و نقش خاص خود را در ادبیات ملی ایران ایفا کرده است.شاعران ناموری چون صائب و کمالاسماعیل در دامان اصفهان بالیدهاند که میتواند در موزه ادبیات شهر مرکز توجه باشد، همچنین آرامگاهشان در محلات لنبان و جوباره میتواند برای تعریف برنامههای فرهنگی و مسیر گردشگری ادبی مورد عنایت قرار بگیرد. نهفقط این مراکز، بلکه میدان نقشجهان، خیابان چهارباغ، کوچههای قدیمی و گُلهبهگُله شهر برای برپایی رویدادهای شعر و داستان و ایجاد مسیر گردشگری ادبی ظرفیت و مستندات تاریخی دارند.
در ادبیات داستانی نیز محمدعلی جمالزاده با اثر ماندگار «فارسی شکر است»که تحولی ایجاد کرد، همچنین دهها داستاننویس دیگر میتوانند به محتوای موزه و هویتبخشیدن به آن یاری برسانند. در کنار داستاننویسان و شاعران، دیگر اهالی قلم و کتاب تاریخ اصفهان ازجمله عالمانی چون ابنسینا میتوانند مفهوم موزه را دگرگون کنند و فراتر از شعر و داستان معنا ببخشند.
مکان موزه ادبیات میتواند خانه یکی از نویسندگان نامدار یا در بخشی از محیط فیزیکی یک کتابخانه یا آرامگاه شاعران شهر باشد. موزه ادبیات اصفهان ضمن نگهداری برخی وسایل شخصی، دستنوشتهها، صدا و تصویر اهلقلم اصفهان میتواند به مرکز تخصصی و دائمی برای آسیبشناسی مسائل روز زبان و ادبیات فارسی بدل شود و بیگمان به داستان و شعر ارمنیان، کلیمیان و زرتشتیان این دیار نیز نظر کند. زبان و سرمایههای ادبی، چه مکتوب و چه شفاهی، اصلیترین عنصر وجهتمایز و هویت هر جامعهای است که بهعنوان میراث ناملموس میتوان در موزه ادبیات، یعنی در بستری بسامان و خلاق به آن پناه داد. موزه ادبیات اصفهان اگر خود گرفتار اتفاقات ضدفرهنگی نشود، بیتردید با توجه به کارکردهای متنوع و امروزی موزه مبدأ رویدادهای فرهنگی اثرگذاری میشود؛ رویدادهایی که بخشی از تأثیراتش را ما خواهیم دید و بخشی دیگر از پیامدهایش را آیندگانمان درک خواهند کرد.
مشروح این گزارش را در لینک زیر بخوانید:
isna.ir/xdTHGw