27 تیر 1404

اصفهان؛ تبلور هزار نقش در آینه هویت ایرانی

نویسنده: خبرگزاری ایسنا

12 تیر 1404

اصفهان شهری‌ست که در هر آجرش قصه‌ای نهفته‌ست؛ قصه‌ای از تمدن، آیین، رنگ، آوا و حضور مردمانی که میان زاینده‌رود و کوه‌های کهن، زمان را تنیده‌اند.اصفهان شهری‌ست که در هر آجرش قصه‌ای نهفته‌ست؛ قصه‌ای از تمدن، آیین، رنگ، آوا و حضور مردمانی که میان زاینده‌رود و کوه‌های کهن، زمان را تنیده‌اند. هویت فرهنگی این شهر، فقط مجموعه‌ای از بناها یا آداب نیست؛ نظامی‌ست پیچیده و زنده که گذشته، اکنون و آینده را درهم آمیخته. در این گزارش، کوشیده‌ایم تا به لایه‌های پنهان و پیدای هویت اصفهان بنگریم؛ نه برای توصیف، بلکه برای فهم.

هویت فرهنگی اصفهان، پیش از هر چیز، از لایه‌های تاریخی سر برآورده؛ از شهر هگمتانه دوران ماد تا جی و اسپهان دوره ساسانی، از دارالملک صفوی تا پایتخت فرهنگی امروز. اما این گذشته، در اصفهان به شکل موزه‌ای مرده و ساکت باقی نمانده، بلکه در زبان، گویش، حافظه جمعی، معماری زنده، و آیین‌های مردم جاری‌ست.در خرداد ۱۴۰۳، نشستی با حضور پژوهشگران و مدیران شهری با عنوان «هویت فرهنگی اصفهان؛ فرصت‌ها و چالش‌ها» در خبرگزاری ایسنا برگزار شد. در این نشست، از زاینده‌رود به‌عنوان شریان حافظه جمعی نام برده شد و بر این نکته تأکید شد که خشکی آن، فقط بحران محیط‌زیستی نیست، بلکه گسستی در روایت شهر محسوب می‌شود.

برخلاف تصور رایج از یکدستی فرهنگی، اصفهان در بافت واقعی‌اش، به شدت چندقومیتی و چندفرهنگی‌ست. ارمنیان جلفا، بختیاری‌های حاشیه زاینده‌رود، مهاجران کاشان و یزد و ترک‌زبان‌های نواحی شمالی استان، هر یک آوا، خوراک، رسم و حافظه خاص خود را به روح این شهر دمیده‌اند.نشریات فرهنگی در سال‌های اخیر بر این موضوع تأکید کرده‌اند که «چندفرهنگی بودن»، نه تهدید، بلکه ظرفیت هویتی اصفهان است. برنامه‌های شهرداری در هفته فرهنگی اصفهان نیز با هدف تقویت همین همبستگی فرهنگی در میان اقشار متنوع طراحی شده است.

اصفهان، معمار خاطره

معماری در اصفهان، فقط فرم یا فضا نیست؛ شیوه‌ای برای دیدن زندگی‌ست. از میدان نقش‌جهان تا خانه‌های صفوی، از پل خواجو تا گذر چهارسوق، زبانی شهری در جریان است که هم زیبایی‌شناسی را روایت می‌کند، هم رابطه انسان با طبیعت را و هم پیوند فرد با جمع را.با این حال، برخی رسانه‌ها هشدار داده‌اند که مرمت‌های شتاب‌زده، تغییر کاربری خانه‌های تاریخی و ساخت‌وسازهای بی‌ضابطه، تهدیدی برای حافظه فیزیکی شهر به شمار می‌آید. پروژه‌های بازآفرینی شهری در ۱۴۰۴ با همین دغدغه آغاز شده‌اند؛ بازگرداندن بناها به چرخه حیات، بی‌آنکه اصالتشان را بزدایند.

آیین‌ها در اصفهان، نه فقط مراسم مذهبی، بلکه رسانه حافظه‌اند. از تعزیه‌خوانی و نقالی در حسینیه‌ها تا جشن‌های چهارشنبه‌سوری در محله‌های قدیمی، از عزاداری‌های خاص جلفا تا آیین قالی‌شویان مشهد اردهال، روایت‌ها در بستر آیین‌ها انتقال یافته‌اند.در پژوهشی منتشرشده در سال گذشته، رابطه مستقیم بین آشنایی نسل نوجوان با میراث آیینی شهر و میزان تعلق خاطر فرهنگی‌شان به اصفهان اثبات شد. همین یافته، الهام‌بخش اجرای ده‌ها تور آموزشی و هنری در مدارس شد تا آیین‌ها به نسل بعدی منتقل شوند، نه فقط با یادگرفتن، که با زندگی‌کردن.

موسیقی اصفهان، هم مکتب است، هم مقاومت. سبک اصفهان، با ویژگی‌های نغمه‌پردازی ویژه، از ارکان موسیقی دستگاهی ایران است. اما فراتر از موسیقی سنتی، اصفهان زادگاه صداهای خیابانی، پاپ، فولکلور و حتی تجربی نیز هست.در رویدادهای سال‌های اخیر، تلاش شده تا موسیقی خیابانی، موسیقی نواحی و جریان‌های جوان در قالب جشنواره‌هایی چون «نغمه کوچه» وارد صحنه رسمی فرهنگ شهر شوند؛ تا هویت شنیداری اصفهان نیز به‌روز و فراگیر باقی بماند.

قلم‌زنی، میناسازی، خاتم، زری، گیوه‌دوزی، کاشی‌کاری؛ هر یک نه فقط محصول، بلکه بازتاب نظام دانایی بومی‌ست. در کارگاه‌های تاریک اما روشن به نور تجربه، نسل‌ها به هم پیوند خورده‌اند. دست‌هایی که تکرار می‌کنند، بی‌آنکه تقلید کنند.بنا بر گزارش روابط‌عمومی اداره کل میراث فرهنگی استان، در سه سال گذشته ۴۲ کارگاه جوان‌محور راه‌اندازی شده که با بهره‌گیری از آموزش ترکیبی (حضوری و دیجیتال)، قصد دارند روایت سنت را به زبان آینده ترجمه کنند.

زاینده‌رود، شریان هویت

زاینده‌رود، فراتر از منبع آب یا رودخانه‌ای فصلی، رمزگان فرهنگی‌ست. این رود، بستر قصه، آواز، شعر و پیوند مردمان بوده. خشکی‌اش نه فقط بحران محیط‌زیستی، بلکه زخمی بر روح شهر است.در یکی از نقل‌قول‌های برجسته که در خرداد ۱۴۰۳ منتشر شد، استاد انتخابی می‌گوید: «اگر رود نباشد، اصفهان نیست. این جمله، نه اغراق، که عصاره‌ای‌ست از معنای هویت برای شهری که با آب، آیینه ساخته و با خشکی، آینه‌اش ترک برداشته.

امروز اصفهان در چنبره چالش‌هایی چون توسعه بی‌برنامه، تمرکزگرایی، گردشگری مصرف‌زده و مهاجرت بی‌رویه، با خطر سطحی‌شدن هویت روبه‌روست. آنچه می‌تواند نجات‌بخش باشد، بازاندیشی در الگوهای توسعه، آموزش میراث‌محور، و مشارکت واقعی مردم در تصمیمات فرهنگی‌ست.مدیر طرح «اصفهان ۱۴۱۰» در بهار ۱۴۰۴ اعلام کرد که برای نخستین بار، شاخص‌های فرهنگی و هویتی در ارزیابی پروژه‌های توسعه شهری لحاظ خواهد شد. این اتفاق، گامی‌ست مهم در جهت آنکه هویت، به حاشیه برنامه‌ریزی شهری نرود.

هویت فرهنگی اصفهان، نظامی ایستا و یکنواخت نیست؛ منظومه‌ای‌ست زنده، چندلایه، گاه متناقض و همواره در حال شدن. اگر آن را به گلیم دست‌باف تشبیه کنیم، هر تارش تاریخ است، هر پودش تجربه زیسته و هر رنگش بازتاب نگاه مردمانی که در دل زمان تنیده‌اند. این هویت، یادگاری برای ستایش نیست، مسئولیتی برای زندگی‌ست.

مریم ترک‌زاد

خبرهای مرتبط

نشانی: خیابان هزارجریب، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، خیابان اندیش، بعد از تالار سبز، جهاددانشگاهی واحد اصفهان