تجربه من به عنوان یک پژوهشگر در حوزه شهر نیز موید این مسئله است. به عنوان مثال، من و همکارانم در پروژهای در خصوص گردشگری محلههای شهری ابعاد مختلف گردشگری، تاریخی، اجتماعی_فرهنگی، اقتصادی، معماری و شهرسازی را در یک محله مورد مطالعه قرار دادهایم. حال، چالش بزرگ ما پیوند این مطالعات با یکدیگر است. آنچه بر من طی این تجربه کاری مسجل شده، آن است که هر متخصصی باید بپذیرد که دانشش در خصوص شهر بدون دانش متخصصان دیگر ناقص است و در عرصه واقعیت، پذیرش و تعهد نسبت به این نقصان آسان نیست. بخش زیادی از فرصت ما در حوزه پژوهش شهری صرف آن میشود که دیدگاههای برآمده از تخصصهای مختلف را آنچنان با یکدیگر ترکیب کنیم که شهر را تکه تکه نبینیم و باید اعتراف کنم که همیشه هم موفق نبودهایم. با این حال، اذعان این نکته مهم است که جامعهشناسی در جامعه ما سهم چندانی در پارهپاره ساختن موجودیت یکپارچه شهر نداشته است.
من جامعهشناسی میخوانم و در میان تخصصهایی که صحبت آن را کردم بیش از همه مجازم که در مورد جامعهشناسی صحبت کنم. در بدنه مدیریتی جامعه ما، جامعهشناسان نه نقش چندانی داشتهاند و نه دارند. مطالعات جامعهشناسی پروژههای شهری محدود به مطالعه سن، جنس و سواد است و مطالعه مفاهیم اثرگذاری همچون اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی، هویت اجتماعی و قس علیهذا اساساً در این پروژهها محلی از اعراب ندارد. با این حال، چند سالی است که مطالعات اجتماعی در قالب پیوست اجتماعی-فرهنگی مورد تأکید بیشتری قرار گرفته است. تأکیدی که چندان نمیتوان آن را جدی گرفت.
ضرورت پیوست اجتماعی_فرهنگی پروژهها ناشی از رویکردی است که درک عمیق مسائل اجتماعی و فرهنگی را راهکار موفقیت پروژهها میداند. با این حال، پیوست اجتماعی_فرهنگی تا مرحله تحقق راه دشواری را پیش رو دارد. انجام این پروژهها عمدتاً نیازمند مجموعه تخصصهای علوم اجتماعی است، با این حال درصد زیادی از شرکتهای مهندسی مشاور در تیم خود فاقد مشاوران متخصص در حوزه علوم اجتماعی هستند. افزون بر این، بسیاری از مشاوران به لزوم بررسی عمیق ابعاد اجتماعی و فرهنگی پروژهها اعتقادی ندارند. از سوی دیگر، تعهد به نتایج پیوست اجتماعی_فرهنگی در شرایط کنونی مدیریت شهری اگر غیرممکن نباشد حتماً و حتماً بسیار پیچیده و دشوار است؛ چراکه در این روند مدیریتی ابتدا پروژهها تعریف میشوند و پس از شروع پروژه بخش مطالعات پیوست اجتماعی_فرهنگی نیز آغاز میشود. این روند به معنای آن است که اگر نتایج پیوست منفی باشد توقف پروژه ضروری است.